روزهایی که دارد می گذرد ...
بسم رب المتعال
#به_قلم_خودم
روزهایی عجیبی دارد میگذرد ، شاید از آن روزهای خاصی که خاص می شود توی زندگی ؛ که همیشه گوشه ی دنج ذهن جا خوش می کند ..
تمام آنچه که از زندگی آموختیم ، این روزها به کارمان می آید ، تمام ایمانی که ذخیره کردیم ، برای توسل و توجه برای گذر از این لحظات و روزها کمکمان می کند …
این روزهای خانه نشینی ، بیشتر یادمان داد که ما انسان ها همان قدر که به کنار هم بودن احتیاج داریم به تنهایی و خلوت هم نیاز داریم … گاهی بنشینی یک جای دنج و خلوت ، تنها و به دور از هیاهو و جار و جنجال دنیا و کمی خودت باشی …
این روزهای خانه نشینی بیشتر یادمان داد که هر چقدر نزدیکانت را بیشتر احترام کنی و برایشان وقت خرج کنی انعکاسش را در رفتارهایشان خواهی دید .. پس برای خاطر خودت همه که شده به صغیر و کبیر زندگیت احترام بگذار ..
این روزهای خانه نشینی یادمان داد که اصل اول ، تغییرِ راه و روش خودِ ماست ؛ خودمان اگر تغییر کنیم دیگران هم متقابلا تغییر می کنند ، پس مهربانی ، گذشت ، صبر و تمام خوبی ها را از خودمان شروع کنیم …
این روزها یادمان داد هر چقدر بی حال و تنبل و نا امید شویم هییچ کس به اندازه ی خودمان نمی تواند کمکمان کند تا بر بی حالی و تنبلی و ناامیدی پیروز شویم و به زندگی رنگ امید و عشق بپاشیم …
این روزها که مثل تمام روزهای عمر می گذرد ، روزهای خوبی است ؛ روزهایی که می توان از آن برای یک ری استارت کامل استفاده کرد …